هیئت بیت العباس مسجدحضرت ابالفضل2
علمدارگوشه چشمی!
این روزها حکایت ما کربلا نرفته ها که نشستیم پای نت و هی از امام حسین(ع) و کربلا شعر میگیم و دلنوشته مینویسیم حکایت این شعره:
دید مجنون را یکی صحرا نورد
درمیان بادیه بنشسته فرد
گفت ای مجنون شیدا کیستی؟
از چه رو نامه نویسی چیست این
گفت مشق نام لیلی میکنم
خاطر دل را تصلی میکنم
چون میسر نیست بر من کام او
عشق بازی میکنم با نام او
یاحسین(ع)
متن خطبه حضرت ابوالفضل(علیه السلام) بر بام كعبه
بنام خداوند بخشنده مهربان
سپاس خدای را كه بیت الله را با قدوم پدرش(منظور امام حسین (علیه السلام) است) مشرف كرد؛ كسی كه دیروز بیت بود،[امروز] قبله گردید.
ای ناسپاسان گناهكار آیا راه بیت را بر امام نیكوكاران می بندید؟ چه كسی سزاوارتر به این بیت است از دیگر موجودات؟ و چه كسی نزدیكترین به این خانه است؟ و اگر حكمت های خداوند بلند مرتبه نبود و اسرار بالا و امتحانات موجودات نبود، همانا بیت به سوی ایشان [ امام حسین (علیه السلام)] پرواز می كرد؛ قبل از اینكه مردم حجر را لمس كنند، حجر دستانش [ امام حسین (علیه السلام)] را استلام می كند و اگر خواست مولای من خواست خداوند رحمن نبود هر آینه بر سر شما مانند بازِ شكاری كه بر گنجشكان فرود می آید نازل می شدم.
آیا قومی را كه مرگ را در كودكی به بازی می گرفتند می ترسانید، در حالی كه الان در مردانگی قرار دارند. همه جانم فدای آقا و مولای همه موجودات كه برتر از حیوانات [هستند].
هیهات بنگرید سزاوار است از چه كسی پیروی كنید، به كسی كه شراب می نوشد [مراد یزید ملعون است] یا كسی كه صاحب حوض و كوثر است؛ كسی كه در خانه وحی و قرآن است [مراد امام حسین(علیه السلام)است] یا كسی كه در بیتش اسباب لهو و نجاست است [مراد یزید ملعون است]؛ و یا كسی كه در خانه اش نزول آیات [نشانه ها] و [آیه] تطهیر است.
شما در غلطی واقع شدید كه قریش واقع شدند. چرا كه اراده قتل پیامبر(صلی الله علیه و آله) را كردند و شما اراده قتل پسر دختر پیامبرتان را و [این حیله] برای ایشان تا وقتی امیرالمؤمنین(علیه السلام) زنده بود ممكن نشد. پس چگونه ممكن است كشتن ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) تا وقتی كه من زنده ام؟
بیایید تا به راهش [راه كشتن امام حسین(علیه السلام)] آگاهتان كنم؛ پس مبادرت به كشتن من كنید، و گردنم را بزنید تا به مقصودتان برسید. خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و فرزندانتان را كوتاه كند و لعنت خدا بر شما و پدرانتان [كه قصد كشتن پیامبر (ص)را داشتند ] باد.
به این پرچم بنگرید......
روایت شده: هنگامی که وسایل غارت شده از شهدای کربلا را به شام نزد یزید بردند درمیان انها پرچم بزرگی بود و حاضران دیدند همه پرچم سوارخ و صدمه دیده ولی دستگیره ان سالم است. پرسید: این پرچم را چه کسی حمل میکرد؟ گفته شد: عباس بن علی علیه السلام ان را حمل می کرد یزید از روی تعجب و تجلیل از ان پرچم دو یا سه بار برخاست و نشست سپس... گفت:به این پرچم بنگرید که بر اثر صدمات و ضربات هیچ جای ان سالم نمانده جز دستگیره ان که پرچمدار آن را با دست حمل می کرده است. یعنی سالم ماندن دستگیره نشان می دهد که پرچمدار تیره و ضرباتی را که بر دستش وارد می شود تحمل می کرد و پرچم را رها نمی ساخته است. ) ) سپس یزید گفت: لعن و نا سزا از تو دور باد ( و نا سزا برای تو زیبنده نیست ) ... ( ( ای عباس این است معنای وفاداری برادر نسبت به برادرش. ) )
ساخت ورودیهای حرم حضرت عباس(ع)
به گزارش «شیعه نیوز»، مدیر اجرایی شرکت پیمانکاری مجری طرح توسعه حرم مطهر حضرت عباس(علیه السلام) گفت: عملیات ساختمانی ورودیهای صحن مطهر قمر بنی هاشم(علیه السلام) شاهد پیشرفت بالایی مطابق با برنامه زمان بندی از پیش تعیین شده و مصوب قسمت پروژههای مهندسی حرم مطهر میباشند.
كتاب عاشورايي/ كتاب"زندگينامه حضرت ابوالفضل(ع)" + دانلود
كتاب "زندگينامه حضرت ابوالفضل(ع)" از جمله كتابهايي عاشورايي است كه توسط علامه محقق حاج شیخ باقر شریف قرشی تالیف شده است.
به گزارش گروه ویژهنامه محّرم باشگاه خبرنگاران؛ كتاب "زندگينامه حضرت ابوالفضل(ع)" مروري دارد به زندگي اين شخصیت برجسته اسلام که توسط علامه محقق حاج شیخ باقر شریف قرشی تالیف و ترجمه آن به قلم سید حسین اسلامی است.
دانلود كتاب "زندگینامه حضرت ابوالفضل(ع)" با فرمت PDF
درفضیلت وعلومقام حضرت عباس(علیه السلام)
در فضيلت و عظمت و علوّ مقام بابالحوائج حضرت عباس(ع) همين بس كه امام سجاد(ع) دربارهاش فرمود:رحمالله عمّي العباس فلقد آثر و أبلي و أفدي أخاه بنفسه حتّي قطعت يداه فابدله الله بهما جناحين يطير بهما مع الملائكه في الجنّه كما جعل جعفربن ابيطالب. و إن للعباس عندالله تبارك و تعالي منزله يغبطه بها جميع الشهداء يوم القيامه. «بحار الانوار 44/298»؛
خدا رحمت كند عمويم عباس را كه ايثار كرد و فداكاري نمود و با ايثار جان خود از برادرش دفاع كرد تا جايي كه دو دستهايش قطع شد و خداوند به جاي آن دو دست، دو بال به او داده است كه مانند جعفربن ابيطالب در بهشت همراه با فرشتگان پرواز ميكند و همانا حضرت عباس(ع) در روز قيامت منزلتي نزد خداي تبارك و تعالي دارد كه تمام شهدا به مقام و منزلتش غبطه ميخورند و در زيارت آن حضرت ميخوانيم:
«السلام عليك ايها العبد الصالح المطيعلله و لرسوله و لأميرالمؤمنين...» و شكي نيست كه اين مقام (عبد صالح) بزرگترين و بالاترين مقام بندگان خاص و اولياي خداوند متعال است و منزلتي است كه پروردگار منّان براي بيان عظمت مقام انبياي عظام و حتي رسول گرامي اسلام در قرآن آنان را به اين مرتبت عظيم معرفي فرموده است.
و باز امام صادق دربارة مقام حضرت عباس چنين مي فرمايد:
« حضرت عباس بن علي عموي ما، مردي تيز بين، متعهد و داراي ايماني محكم و استوار بود او همراه برادرش أبا عبدالله الحسين(ع) و در ركابش جهاد كرد و با دشمنان نيكو پيكاري نمود و سرانحام به درجهي عظيمهي شهادت نائل شد.
و چه خوش گويد آيه الله غروي اصفهاني معروف به كمپاني در مورد مقام حضرت عباس(ع):
قامت معتدلش را نتوان طوبي خواند ***** چمن « فاستقم » از سرو قدش رونق بست
لالهي روي وي از گلشن توحيد دميد ***** سنبل روي وي از روضهي تجريد برست
شاه اخوان صفا، ماه بني هاشم او است ***** شد در او صورت و معنا به حقيقت پيوست
ساقي بادهي توحيد و معارف عباس ***** شاهد بزم ازل، شمع شبستان است.
شخصيت حضرت عباس (ع) پيش از واقعه کربلا
عَبَسَتْ وُجُوهُ الْقَوْمِ خَوفَ الْمَوْتِ
وَالْعَباسُ عليهالسلام فيهِمْ ضاحِكٌ يَتَبَسَّمٌ
لَوْلا الْقَضا لَمَحَا الْوُجُودُ بِسَيْفِهِ
وَاللّهُ يَقْضى ما يَشاءُ وَيَحْكُمُ(1)
(سيدجعفر حلّى)
اشاره
زندگانى حكمت آميز و غرور آفرين پيشوايان معصوم عليهمالسلام و فرزندان برومندشان، سرشار از نكات عالى و آموزنده در راستاى الگوگيرى از شخصيت كامل و بارز آنان بوده و نيز درسهاى تربيتى آنان نسبت به فرزندان خويش، در تمامى زمينه هاى اخلاقى و رفتارى، سرمشق كاملى براى تشنگان زلال معرفت و پناهگاه استوارى براى دوستداران فرهنگ متعالى اهل بيت عصمت عليهمالسلام و به ويژه براى نسل جوان، خواهد بود.زندگانى پرخير و بركت اهل بيت عليهمالسلام در بردارنده دو اصل استوار «حماسه و عرفان» است و پرداختن به بُعد حماسى و عرفانى زندگانى آنان و فرزندانشان كه در معرض پرورش و تربيت ناب اسلامى قرار داشتهاند، براى عامه مردم و بويژه جوانان، جذّاب و گام مؤثرى در عرصه تبليغ دينى خواهد بود.اين نوشتار سعى دارد با بررسى زندگانى حضرت عباس عليهالسلام پيش از رويداد روز دهم محرم سال 61 هجرى، با نگاهى به فعاليتهاى دوران نوجوانى و شركت وى در جنگها، چهره روشنترى از ابعاد حماسى شخصيت آن حضرت را به تصوير كشد.
ولادت و نامگذارى
داستان شجاعت و صلابت عباس عليهالسلام مدتها پيش از ولادت او، از آن روزى آغاز شد كه اميرالمؤمنين عليهالسلام از برادرش عقيل خواست تا براى او زنى برگزيند كه ثمره ازدواجشان، فرزندانى شجاع و برومند در دفاع از دين و كيان ولايت باشد.(2) او نيز «فاطمه» دختر «حزام بن خالد بن ربيعه» را براى همسرى مولاى خويش انتخاب كرد كه بعدها «ام البنين» خوانده شد. اين پيوند در سحرگاه جمعه، چهارمين روز شعبان المبارك سال 26 هجرى به بار نشست.(3)
نخستين آرايه هاى شجاعت، در همان روز، زينت بخشِ غزل زندگانى عباس عليهالسلام گرديد: آن لحظه اى كه على عليهالسلام او را «عباس» ناميد. نامش به خوبى بيانگر خلق و خوى حيدرى او بود. على عليهالسلام طبق سنت پيامبر صلى الله عليه وآله در گوش او اذان و اقامه گفت. سپس نوزاد را به سينه چسباند و بازوان او را بوسيد و اشك حلقه چشمانش را فرا گرفت. ام البنين عليهاالسلام از اين حركت شگفت زده شد و پنداشت كه عيبى در بازوان نوزادش است. دليل را پرسيد و نگارينه اى ديگر بر كتاب شجاعت و شهامت عباس عليهالسلام افزوده شد. اميرالمؤمنين عليهالسلام حاضران را از حقيقتى دردناك اما افتخارآميز، كه در سرنوشت نوزاد مىديد، آگاه نمود كه چگونه اين بازوان، در راه مددرسانى به امام حسين عليهالسلام از بدن جدا مىگردد و افزود: «اى ام البنين! نور ديدهات نزد خداوند منزلتى سترگ دارد و پروردگار در عوض آن دو دست بريده، دو بال به او ارزانى مىدارد كه با فرشتگان خدا در بهشت به پرواز در آيد؛ آن سان كه پيشتر اين لطف به جعفر بن ابى طالب شده است.»(4)
اشك در چشمان ام البنين عليهالسلام حلقه زد، اما هرگز فرونچكيد؛ چرا كه اينگونه، طالع فرزند خود را بلند مىديد و هيچ چيز را برتر از اين نمى پنداشت كه فرزندش، فدايى راهِ امام خويش گردد. شادىِ جشنِ ميلاد عباس عليهالسلام با گريه درآميخت و شيرينى خرسندى تولد او با بغض سنگين حسرت، فرو خورده شد؛ ولى افتخار و غرور از چشمان همه خوانده مىشد.
بقیه درادامه مطالب
به یادکربلائی جهان محمدی
(مداح با اخلاص شهرخرم آباد)
کربلائی جهان محمدی از ذاکران ومداحان اهل بیت (علیه السلام)شهرخرم آبادبودكه بیش از20سال در هیئت ۷۲تن منطقه ناصر خسرو مداحی می کرد. روز هفتم ديماه ۱۳۹۱مصادف با11صفر1433 براثربیماری به لقاءالله پیوست و پیکرپاک و مطهرش باحضورانبوه مردم عزادارخرم آباد و هیئات مذهبی صبح روزجمعه هشتم ديماه در قبرستان صالحين به خاك سپرده شدروحش شاد و یادش گرامی باد.
(«همه نوحه های جهان محمدی»)
بانام ابوفاضل آذین شده دلهامان_دلبسته به نام او کی بشکنداین پیمان
عالم همه محتاج گدای _دستان جداازبدن او
ازملک حجازآمده اما_دستان جداازبدن او
دل پرکشدازسینه تاصحن وسرای او_می بالدو می نازدگردیده گدای او
دلهاهمه درزیرلوای_زیباقمر لشکر طاها
جانها همه پروانه روی_آن ماه فروزنده دلها
هرسینه تمنای عباس علی دارد_سودای وصال آن عشق ازلی دارد
باجان دل آن ماه دل آرا_درعلقمه یافاطمه گوید
در راه وصال هدف خود_دست ازسر و سینه بشوید
عالم همه با یادش مشغول عزاداری_اسطوره رعنای احساس و وفاداری
آذین شده بانام ابالفضل_هر برگه ز اوراق وجودم
برساحت آن لاله سلامم_ برساحت آن لاله درودم
چون کفتر بی مأوا جویم حرم اورا_ازروز ازل دارم درسینه غم اورا
هیرومه یاعلی ماه محرمه_فریادیاحسین فریادعالمه
بالای نیزه یا ماه منوره_خورشیدعاشقی دخی شناوره
نوروجودتو نوره هدایته_عشق وفای تو تا بینهایته
سالارعاشقی بی سر امامه_وساحت تونه مدح وسلام مه
آقادباب توکارم گدائیه_عشقم وکربلا عشق خدائیه
روزعزای توطوفان ماتمه_ایام زاری اولادخاتمه
ده داغ تودلم میناله روز و شو_....قامتت سالارتشنه لو
ماه شهادته سالارزینبه_غرق...دل غمباره زینبه
....مقابل بارون نیزه یا_بی یاروبی برارمنه ده خمیه یا
یامهدی علی دل بیقرارته_سرتاسرزمی چش انتظارته
دل بستن وتو راه نجاتمه_جونم فدای تومهدی فاطمه
بقیه درادامه مطالب